سیستان کبیر

سیستان قلمروی بزرگ در تاریخ

ایالت سیستان امروزه ۷۰۰۶ میل در قسمت ایران و ۴۱۵۹ میل مربع در قسمت افغانستان می‌باشد و در مجموع

11165 میل مربع بوده و دارای حوزه حاصلخیزی که به علت خشک سالی به بیابان تبدیل شده


 سیستان قدیم، مملکت بزرگ و معمور و آبادان و داراى نعمت هاى فراوان، بوده است. سیستان محور و مرکزبسیارى از تحولات تاریخى قرار گرفته و شخصیت هاى بزرگ و افسانه اى را در دامن خود پروریده است. که گرشاسب و نریمان و سام و زال و رستم و یعقوب بن لیث صفارى و عمروبن لیث، از جمله ى آنها بوده اند. سیستان اصلى و تاریخى، تقریبا در اذهان عمومى فراموش شده و اینک بخشى ازیک ولایت (استان) در ایران به مرکزیت شهر زابل، به نام سیستا یاد مى گردد و بخش کوچکى از ولایت نیمروز افغانستان به نام سیستان خوانده مى شود. در شاهنامه فردوسى، حماسه هاى حساس این کتاب را بیشتر پهلوانان سیستان مانند سام و زال و رستم تشکیل می دهند. تا حدى که اگر آن داستان ها از شاهنامه، برداشته شوند، شیرینى و حلاوت سروده هاى فردوسى،تقریبا به صفر تقرب مى یابد.

مورخان قدیم یونان، منطقه سیستان را "درانگیانا" می خواندند، منطقه ای که توسط بومیان و ساکنان آن "زرنگای" نامیده می شد. ناحیه زرنگ در قدیم جزء امپراطوری هخامنشی بود و در کتبیه های بیستون و تخت جمشید یکی از ممالک شرقی داریوش کبیر به شمار می رفت.

شهر سوخته بی شک یکی از مهمترین مراکز شهر نشینی آسیا در عصر مفرغ به شمار می رفت. کاخ های این شهر غالبا از چوب ساخته می شد که هم اکنون تعداد بسیار محدود بقایای سوخته آن نیز به جامانده است. از دلایل اهمیت شهر سوخته، می توان به آثار به جا مانده مانند کتیبه های خشتی، گلی و سنگی نام برد که به زبان عیلامی، ظروف مفرغی با شکل های هندسی و نقش های خاص نام برد.