زرتشت

سیستان مکانی مقدس برای  حضرت زرتشت


 کوه خواجه در سیستان کوهی است از مرمر سیاه که با شکوه و ابهتی یکتا در کنار امواج دریاچه هامون قد برافراشته . حتی پیش از آنکه مغان مغرب ایران کیش زرتشت را پذیرا شوند قرنها بود که برای زرتشتیان پاک نهاد از قداست خاصی برخوردار بود . دریاچه ای که در پای این  کوه قراردارد و در اوستا دریاچه کاسایویه )کیانسه) خوانده میشوند ، همانجائی که موجودات آسمانی در اعماق آن به پاسداری از نطفه پاک زرتشت شب و روز میگذرانند . از همین محل است که روزی سوشیانت باید پیدا شده و ظهور کند از اسم کوه خواجه نیز همین معنا مستفاد میشود .

همه متفق القولند که در اوستا از این کوه بنام اوشیدام  به معنای مکان بلند یاد شده است . در دوره هخامنشی به سبب این عنوان و دریاچه مقدس پای این کوه ، از هر سو و ناحیه زوار زرتشتی را بسوی خود جلب و مجذوب می کرده است .

کوه خواجه مقدس(اوشیدا سیستان)


طی نسلهای فراوان زائران زرتشتی جهت خواندن دعا و راز و نیاز به درگاه اهورا مزدا از بلندای کوه خواجه بالا میرفته اند و دریاچه مقدس را نظاره میکرده اند . رفته رفته بر بالای کوه در بلندی واقع در جنای جنوب شرقی آن پرستشگاهی و اندکی پائین تر کاخی بنا کردند (کاخ گاسپار)که آثار و خرابه های آن هنوز موجود است . اهمیت این پرستشگاه در حد پرستشگاه معبد زلا بوده است .

در سراشب زیر این کاخ و پرستشگاه به تدریج شهری بزرگ بنا شد ( خرابه های آن بنام غکا شهر مشهور است ) در فصول مناسب سال زائران زرتشتی از رخج و گندهارا وکرمان و هرات جهت زیارت به کوه خواجه و هامون زیبایش می آمدند.   

تردیدی نیست که وجود این مکان مقدس باعث نیرومندی و و تقویت سنتهای زرتشتی سیستان می شده است . سیستانیها در طول تاریخ از این بابت هموار برخود میبالیدند و احساس افتخار و غرور فراوان میکردند و مقام شامخی برای خود در تاریخ کیش زرتشت قائل بودند . حتی در اوایل آمدن اسلام بنا به گفته متنی زرتشتی ،زرتشتیان ساکن سیستان را رسم بر این بود که هر ساله در روزهای مقدس نروز و مهرگان بر بلندای کوه خواجه بروند و آئین بجا بیاورند و در دریاچه کیانسه آب تنی کنند تا شاید هنگام ظهور سوشیانت فرا رسد و این ستنی است که هم اکنون نیز پابرجا مانده و به رسم پیشینیان در هنگام نوروز سیستانیها با پختن نان و شیرینی و نان خرمائی بر بالای کوه خواجه میروند تا آئین نروز را بجا آورند .

کوه خواجه تنها عارضه طبیعی دشت سیستان با ارتفاع تقریبی 609 متر از سطح دریا (حدود 100 متر از سطح زمین) است که در هنگام پرآبی  جزیره کوچکی را درمیان هامون هیرمند شکل می دهد. این کوه  و دریاچه در باورهای سه مذهب زرتشت، مسیحیت و مسلمانان مقدس است. این منطقه تاکنون توسط تعداد زیادی از پژوهشگران مورد بررسی و کاوش قرار گرفته و همه بر اشکانی و ساسانی بودن بناها با کاربری توامان "زیستی، دفاعی و عبادی" متفق القولند.
از لحاظ اعتقادی و بر اساس اسطوره های زرتشتی دریاچه هامون مقدس بوده و ظهور منجی (سوشیانت) از این دریاچه اتفاق می افتد.

بنابر باورهای آیین مزدیسنا و اسطوره های پهلوی که بر اساس تعالیم زرتشت سپیتمان تدوین گردیده است، در پایان هزاره دوازدهم، براى سومین بار از خاندان بهروز پارسا، دوشیزه‏اى به آب دریاچه هامون داخل شده و آخرین رهاننده یا «سوشیانت‏»موسوم به "استوت ارته" از وى زاییده مى‏شود. به همین لحاظ کوه خواجه نیز تقدس و رازالودگی خاصی دارد؛ سوشیانت به شکل های مختلف تقریبا در تمام متون زرتشی و اوستایی از جمله در گاتها، یسنا، سروده های زرتشت و یشتها مورد اشاره قرار گرفته و تقریبا شکی نیست که اشو زرتشت در کتاب اوستا به آن اشاره داشته است.

شواهد زمان ساسانی که حکایت از شرکت و همکاری سیستان در تدوین متنهای اوستا و پژوهش در باره کتب مقدس زرتشتی میکند نشانه ای از نیرومندی سنتهای زرتشتی در سرزمین سیستان میباشد .

هیرمند کهن ترین نام برجای مانده سیستان امروز در متون تاریخی است. یازدهمین سرزمین نیکوی هست شده از اراده اهورامزدا ست که با ریشه های فرهنگ ایرانی واسلامی پیوندی عمیق ودیرینه می یابد(1) وبرهمین مبنا فره وفرهنگ ایرانی از جایی ست که هیرمند با شکوه وفر دریاچه کیانسه را برگرداگرد کوه اوشیدا با ابهای سپید وسرکش چهره می بخشد.(2)واینجاسیستان ؛سرزمین رازهای سربه مهر هویت ملی ایرانیان است. ارتباط فره یا فرهنگ ایران زمین با هیرمند در متون تاریخی ومذهبی ایران باستان قابل مطالعه است.برمبنای همین باورهای کهن ریشه های بنیادین فره یا فرهنگ ایران زمین با هیرمند فرمند ؛هامون ورجاوند واوشیدای/کوه خواجه ی/راز مند پیوند می یابد واین وادی دارای رسالتی ابدی برای بهروزی و رستگاری ایرانیان در فرجامین روزهای گیتی ست.(3)

کشمکشها ی اساطیری افراسیاب تورانی با پهلوانان وادی نیمروز وزابلستان در کناره های هیرمند برسر ربودن همان فره ایزدی بوده است(4) فره یی که بدل هرکس بتابد از همگان برتری یابد(5 ) علاوه برباورهای مذهبی کهن وتعریف جایگاه مقدس برای هیرمند وشاخابه های متنوعش در فرهنگ ایران زمین به دیده بسیاری از پژوهشگران این حوزه خاستگاه اساطیر ملی ومحل نشو نمای قهرمانان شاهنامه سند گرانسنگ هویت ملی ایرانیان است.

از پگاه تاریخ ودر گذر هزاره های کهن هیرمند وهامون درداد ودهشی از سر سخاوت ومهروخلق تمدنهای بزرگ وزایشهای فرهنگی با نام نشان ایران زمین به بشریت نقش بنیادینی عرضه داشته اند؛ شهر سوخته؛دهانه غلامان؛ کوه خواجه ومحوطه های بزرگ دیگر به همراه صدها گوهر نیک اندیشمند وخردمندایرانی ومسلمان گواهانی از این مدعایند. برمبنای همین باورها هیرمند به سبب دارامندی فره ایزدی .وحیاتخشی الهی در جاری زمان همیشه مورد ستیزه اهریمنان قرارداشته وبه پیش بینی کتاب مقدس ایران باستان اهریمن بد سرشت دراینجا جادویی زشت پدید اورد.فقرو خشکسالی ودروغ ازنگاه اهریمنی در وادی فره و فرهنگ در هزاره های پایانی گیتی پدید خواهد امد اما درهمین باورها سرانجام گیتی با زایش مادران نیک نهاد کناره های هامون ورجاوند وپایان افسانه اوشیدر؛ هامون باردیگر لبریز از فره مندی حیات کمر به اعتلای ایران زمین خواهد بست.(6)

در اوستا آمده است :

000یازدهمین سرزمین وکشور نیکی که من اهورا مزدا افریدم هیرمند رایومند فره مند بود0

پس انگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد وبه پتیارگی؛ جادویی زیانبار جاودان را بیافرید.

000 (فری) که ازان کسی است که خاستگاه شهریاری وی جای فروریختن رود هیرمند به دریاچه کیانسیه است ان جا که کوه اوشیدم سر برکشیده است وازکوه های گرداگرد ان اب فراوان فراهم اید وسرازیر شود.

زرتشت پیامبر