آخرین دسته از آریایی ها که به ایران وارد شدند، "سکا ها و پارت ها با آمیخته شدن آنها قوم" سیستانی به وجود آمد . آنها کنارهای دریاچهزره (هامون) سکونت کردند.
نام زرنگ به واسطه ورود سکاها به سکستان تبدیلشد، در دوره ای به لفظ عربها سجستان نامیدهشد و سرانجام به نام نامی سیستان استواری یافت. سیستان یا نیمروزدر داستان های اساطیری، پهلوانی، تاریخی و دینی ایرانی مقام والایی دارد و نامداران بسیاریاز آن برخاسته اند، از جمله زال پدر رستم از پهلوانان و نیزابوسعید احمد بن محمد بن عبدالجلیلسجزی از دلاوران عرصه علم و دانش. سجزی که در نیمهاول قرن چهارم هجری در سیستانچشم به جهان گشود، به واسطه تولد در سجستان" سجزی "خوانده میشود. او در رساله" المدخل إلی علم الهندسه" بیان می کند: "در سیستانابزار عظیمو مهمیساخته ام
سَکِستان(سیستان)، سگز(سقز)،ساکسن، ساسان(ساس) بازتابهایی از قوم سکاست. در شاهنامه، «سام» و بازماندگانش نامدارترین خاندان سکایی در ایران هستند. . به یاد داریم که جهان پهلوان را به گونه «رستم سکزی» نیز میخواندند. از سکاها با این نامها یاد شده است: سائی، آشکوزایی، ساک، ساس، اسکیت و… میتوان «اشکش را در همین رده دانست
دیاکونف اقوام تور را سکایی(سیستانی) و سرزمین آنان را «ایران شرقی» دانسته
است
(ص۱۴۴). آبایف(ص۲۷۳) با استناد به نوشتۀ اوستا، فریانه را متعلق به قوم تور و درستتر گفته شود، سکاییان دانسته، و یادآور شده است که وجود این نام و دیگر نامهایی از اینگونه در میان سکاییان مفهوم و روشن است(۱۱) او اقوام سکایی را ایرانی میداند.(۱۲) تورانیان را از تیره های سکایی دانسته اند.(۱۳)
.
جمعیت سیستانی بالای هشت میلیون نفر درکل ایران هستن که فقط ب خاطر خشکسالی مهاجرت کردن به شمال ایران سیستانی ها مردمان با ثواد وتحصیل کرده ایی بودن پدر دولت کارمند بودن خیلی ها انتقال شدن واسه خدمت به یک استان دیگر زمانی بود که در زاهدان لباس بلوچی خیلی کم دیده میشد،جمعیت سیستانی در استان کم شده اما در ایران زیادن